هاشم افسریان خاطرات و شعر ها

بازگوئی خاطرات تا پیرسالی، ازمشهد قدیم تا کرمان آن سال ها، از هنرهای تزئینی تا هواپیمائی ملی و ماهان، از ناگفته ها تا گفته ها

هاشم افسریان خاطرات و شعر ها

بازگوئی خاطرات تا پیرسالی، ازمشهد قدیم تا کرمان آن سال ها، از هنرهای تزئینی تا هواپیمائی ملی و ماهان، از ناگفته ها تا گفته ها

خواب


 

دیشب به خوابم آمدی.

بسان عطر یاس‌ها، تمام صبح بی‌تفاوت مرا،

به‌روزهای کودکی،

به آن دو یاس توأمان:

 که آشیانۀ پرنده‌های کوچک بهار بود، کشیدی و

به کوچه‌باغ آشنا، نشاندیم.

 آبان 48 - تهران

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد