ابتدای سال 65 دو تغییر مدیریتی در صنعت هوانوردی کشور اعمال گردید. مدیرعاملی که ارتباط خویشاوندی با یکی از مسئولین ردهبالای کشور را داشت و مهندسی هواپیما میدانست و در این صنعتِ پیشرفته و دقیق، تجربه کافی کسب کرده بود و کموبیش سیاسیکاری را، در امور جاریه آموخته بود؛ بهعنوان سفیر به یک کشور اروپائی اعزام؛ در عوض بهجای ایشان «مردی فسایی» منصوب شد که در انجمن اسلامی مخابرات، مسئولین را کلافه کرده بود و برای راحت شدن از شرش، درِ باغ آبیِ هواپیمایی رانشانش داده بودند. ایشان هم بدش نیامده بود و از مخابرات به مخاطرات روی آورد. همزمان، شهردار وقتِ شیراز را به ریاست سازمان هواپیمایی کشوری گماردند تا این دو همشهری که در لهجه کاملاً هماهنگ و هم سنگ بودند، بتوانند صنعت فَشَل شده هوانوردی مملکت را، سامان دهند. در آن زمان معاونتِ «هما» را در خدمات فرودگاهی عهدهدار بودم.
ادامه مطلب ...